■بعد از نیما...


            •◇◆□●□◆◇•


•جمع بندی جلسه ی قبل:

اول نوآوری های نیما دوجنبه داشت:

1) جنبه ظاهری و شکلی

2) و جنبه مفهومی(برپا نهادن فرهنگ شعری جدید)•


● حال این جلسه به احمد شاملو میپردازیم. شاملو که در اول مانند دیگر شاگردان نیما شدیدن تحت تاثیر و حتی مقلد نیما بود کم کم به سبک ویژه خود دست یافت وتوانست شعر سپید رابه جایگاه شایسته خود برساند. از اهن واحساس کم کم رو به پیشرفت نهاد تا بالاخره در کتاب هوای تازه خود را عنوان شاعری نوگرا و پر از استعداد نشان داد. کتاب های اول او تا پیش از هوای تازه اهمیت چندانی نداردوقابل تامل نیست. وبه هیچ وجه به ما امید ی نمیدهد که شاعری ودرجه یک در حال شدن و طی مراتب کمال است. هوای تازه سرشار از امکانات مختلف شاعریست. چنانگه دکتر ضیاء موحد می گوید: 《تنها به اعتبار همین کتاب میشود گفت که بعد از حافظ بزرگترین شاعری که ما داشته ایم شاملو هست.》


مخصوصن بخش چهارم هوای تازه. اما شاملو در واقع در آیدا درخت وخنجر و خاطره به کمال هنری خود نزدیک وبرخوردار از زبانی کاملا اختصاصی میشود.


●نو آوری های شاملو در شعر:

نیما معتقد بود که شعر بدون وزن به اسب بی استخوان میماند. اما شاملو وزن عروضی را کنار گذاشت. و موسیقی درونی شعر را جایگزین آن کرد ویک گام از نیما جلوتر رفت.


● دلایل موفقیت شاملو:

جیگزین کردن عروض با موسیقی درونی شعر

استفاده از واژه های فولکوریک

استفاده از نثر قرن 5و 6

احاطه به ادبیات کوچه ادبیات کلاسیک وزبان فرانیه. کوشش پیگیری وپشت کار عجیب او. شاملو انسانی جامع الاطراف بود.

شاعر ، مترجم؛منتقد ،روزنامه نگار، تحلیل گر سیاسی، و... به قول نیچه که میگوید شاعر دریاییست به عمق یک وجب. یعنی شاعر باید از هر علمی دست کم اندکی بداند. 


◆نکته مهم دیگر توجه شاملو به این حرف کلیدی نیماست:( امیختن زبان آرگو با زبان آرکاییک)


یعنی زبان مردم کوچه بازار با زبان کهن وفاخر .


             •◇◆□●□◆◇•